آدمها میآیند
زندگی میکنند
میمیرند
و میروند
اما
فاجعهی زندگی تو
آن هنگام آغاز میشود
که آدمی میمیرد
اما
نمیرود
میماند
و نبودنش در بودن تو
چنان ته نشین میشود
که تو میمیری در حالی که زندهای
و او زنده میشود در حالی که مرده است
از مزار که بازگشتی
قبرستان را به خانه نیاور.
×××××××××××××
امیدوارم اسیر یک
دنیای وارونه بوده باشیم...
تا اینجا که مرده بودیم
اما ای کاش
بعد از این زنده باشیم و
نفسی راحت بکشیم.